مناجات الشاکرین
نسخه خطی مناجات خمس عشر، به خط نسخ عبدالله یزدی، کتابت در شعبان ۱۱۰۲ قمری | |
اطلاعات دعا و زیارت | |
---|---|
نامهای دیگر | مناجات شکرگزاران |
مأثور/غیرمأثور | مأثور |
صادره از | امام سجاد(ع) |
منابع شیعی | الصحیفة الثانیة السجادیة • بحارالانوار • مفاتیح الجنان |
زمان | روز چهارشنبه |
دعاها و زیارات مشهور | |
دعای توسل • دعای کمیل • دعای ندبه • دعای سمات • دعای فرج • دعای ابوحمزه ثمالی • زیارت عاشورا • زیارت جامعه کبیره • زیارت وارث • زیارت امینالله • زیارت اربعین |
مُناجاتُ الشّاکِرین یا مناجات شکرگزاران، از مناجاتهای پانزدهگانه است که از امام سجاد(ع) نقل شده و عوامل غفلت از شکرگزاری نعمتهای خدا، عجز از شکرگزاری و نیز کوتاهی بندگان در قدردانی و شکر آنها از موضوعات این مناجات است که امام سجاد(ع)، نعمتهای مادی و معنوی را نام میبرد.
سند
مناجات الشاکرین از امام سجاد(ع) نقل شده و در الصحیفة الثانیة السجادیة، بحارالانوار و مفاتیح الجنان آمده است. علامه مجلسی زمان قرائت این دعا را روز چهارشنبه تعیین کرده است.
آموزههای دعا
محمدتقی مصباح یزدی(۱۳۱۳-۱۳۹۹ش) فقیه، فیلسوف، مفسر قرآن آموزههای مناجات الشاکرین را اینگونه برشمرده است:
- معرفی عوامل غفلت از شکرگزاری در برابر نعمتهای خدا: پی در پی آمدن، ریزش و جوشش مدام و غیر قابل شمارش بودن نعمتها؛
- بیان عجز از شکرگزاری و نیز کوتاهی در قدردانی و شکر آنها؛
- اشاره به پناه آوردن امیدواران به ساحت پروردگار و آستان مهر و رأفت الهی؛
- بیان برخی از نعمتهای معنوی؛
- تشبیه نور ایمان، به جامه و زیورهایی برای انسان؛
- تشبیه احسانهای خداوند، به تاجی بر سر انسان؛
- بیان بیشمار بودن نعمتهای خداوند، حتی از تصور و فهم انسان؛
- بیان اینکه هر شکر نعمتی، خودش نعمتی است از جانب خداوند که شکرش لازم است.
متن و ترجمه دعا
مناجات الشاکرین
مـتـن | ترجمه |
---|---|
اِلهی اَذْهَلَنی عَنْ اِقامَةِ شُکرِک تَتابُعُ طَوْلِک، وَ اَعْجَزَنی عَنْ اِحْصآءِ ثَنآئِک فَیضُ فَضْلِک، وَ شَغَلَنی عَنْ ذِکرِ مَحامِدِک تَرادُفُ عَوآئِدِک، وَ اَعْیانی عَنْ نَشْرِ عَوارِفِک تَوالی اَیادیک وَ هذا مَقامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمآءِ، وَ قابَلَها بِالتَّقْصیرِ، وَ شَهِدَ عَلی نَفْسِهِ بِالْإِهْمالِ وَ التَّضْییعِ، وَ اَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحیمُ الْبَّرُ الْکریمُ، الَّذی لایُخَیِّبُ قاصِدیهِ، وَ لا یطْرُدُ عَنْ فِنآئِهِ آمِلیهِ، بِساحَتِک تَحُطُّ رِحالُ الرَّاجینَ، وَ بِعَرْصَتِک تَقِفُ آمالُ الْمُسْتَرْفِدینَ، فَلا تُقابِلْ امالَنا بِالتَّخْییبِ وَ الْأَیاسِ، وَ لا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَ الْإِبْلاسِ، اِلهی تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ الائِک شُکری، وَ تَضآئَلَ فی جَنْبِ اِکرامِک اِیای ثَنآئی وَ نَشْری، جَلَّلَتْنی نِعَمُک مِنْ اَنْوارِ الْأیمانِ حُلَلاً، وَ ضَرَبَتْ عَلَی لَطآئِفُ بِرّک مِنَ الْعِزِّ کلَلاً، وَ قَلَّدَتْنی مِنَنُک قَلائِدَ لا تُحَلُّ، وَ طَوَّقَتْنی اَطْواقاً لا تُفَلُّ، فَآلائُک جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانی عَنْ اِحْصآئِها وَ نَعْمآؤُک کثیرَةٌ قَصُرَ فَهْمی عَنْ اِدْراکها فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصآئِها، فَکیفَ لی بِتَحْصیلِ الشُّکرِ، وَ شُکری اِیاک یفْتَقِرُ اِلی شُکرٍ، فَکلَّما قُلْتُ لَک الْحَمْدُ، وَجَبَ عَلَی لِذلِک اَنْ اَقُولَ لَک الْحَمْدُ، اِلهی فَکما غَذَّیتَنا بِلُطْفِک، وَ رَبَّیتَنا بِصُنْعِک، فَتَمِّمْ عَلَینا سَوابِغَ النِّعَمِ، وَ ادْفَعْ عَنَّا مَکارِهَ النِّقَمِ، وَ آتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَینِ اَرْفَعَها وَ اَجَلَّها، عاجِلاً وَ آجِلاً، وَ لَک الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ بَلائِک وَ سُبُوغِ نَعْمآئِک، حَمْداً یوافِقُ رِضاک، وَ یمْتَرِی الْعَظیمَ مِنْ بِرِّک وَ نَداک، یا عَظیمُ یا کریمُ، بِرَحْمَتِک یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
|
خدایا! بخشش پی در پی تو انجام دادن سپاسگزاریات را از یاد من برد و ریزش فضل و احسانت مرا از شمردن ثنا و ستایشت عاجز کرد و پشت سر هم آمدن نیکیهایت مرا از ذکر ستودنیهایت بازداشت و پیاپی رسیدن نعمتهایت مرا از نشر دادن نیکوئیهایت درمانده کرد و اینجا که من هستم جای کسی است که اعتراف به وفور نعمتهای تو و در مقابل آنها به کوتاهی کردن خود دارد و به اهمالکاری و تلف کردن عمر خویش گواهی دهد و توای خدای با عطوفت و مهربان و نیکوکار و بزرگواری که رو آورندگان بهسویت را نومید نسازی و آرزومندات را از درگاهت نرانی، امیدواران به آستانه تو بار امید خود را بیندازند و آرزوهای عطاخواهان به میدان وسیع کرم تو توقف کنند پسای خدا! تو آرزوهای ما را با نومیدی و یأس روبرو مگردان و جامه ناامیدی و دل شکستگی بر ما مپوشان خدایا! در برابر نعمتهای بزرگت سپاسگزاری من کوچک است و در جنب اکرام و بزرگواری تو ثنا و ستایش من خُرد و ناقابل است. نعمتهای تو زیورهایی از انوار ایمان بر من پوشانده و ریزهکاریهای نیکیات خیمههایی از عزت بر سرم زده و احسانهایت گردن بندهایی به گردنم انداخته که باز نشود و طوقهایی بدان آویخته که نگسلد، نعمتهای بسیار تو زبان مرا از شمردنش ناتوان کرده و بخششهای فراوانت خِرد و فهم مرا از ادراکش کوتاه کرده، تا چه رسد به پیبردن به نهایت و پایانش و با این ترتیب من چگونه میتوانم تو را سپاسگزاری کنم و همان سپاسگزاری من تازه احتیاج به سپاسگزاری دیگری دارد و هرگاه بگویم ستایش مخصوص تو است برای همین جمله لازم است دوباره بگویم ستایش مخصوص تو است خدایا چنانچه به لطف خویش ما را خوراک دادی و به پرورش خود پروریدی پس نعمتهای فراوانت را بر ما کامل کن و ناگواریهای سخت و بد را از ما دور کن و عطا کن به ما از بهرههای دو جهان برتر و بهترش را، چه اکنون و چه در آینده و ستایش تو را است برای آزمایش نیکویت و نعمتهای فراوانت ستایشی که برابر خوشنودیات باشد و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوی ما جلب کند ای بزرگ وای بزرگوار به رحمتتای مهربانترین مهربانان. |
پانویس
منابع
- قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، نشر مشعر، ۱۳۸۷ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مصباح یزدی، محمد تقی، سجادههای سلوک شرح مناجاتهای امام سجاد(ع)، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۹۰ش.